
منشی بخش فرهنگی اروپا، نیکی مورگان (Nicky Morgan)، می خواهند مردم را تشویق کنند که سفرهای گردشگری بیشتری بکنند در این زمینه تجربیاتی دارند که خدمتتان عرض میکنیم؛

در آن زمان او گفت: "توریسم به این معنی نیست که افرادی از آن سوی دریاها بیایند و از کشورمان دیدن کنند. بلکه توریسم شامل افرادی هم می شود که در کشور خودمان هم به نقاط دیگر همان کشور بروند و از مناطق مختلف دیدن نمایند"
او زمانی نوشت: "بسیاری از اوقات، ما فکر می کنیم که باید حتما کیلومترها از کشور خودمان دور شویم تا جذابیت های دنیا را ببینیم. در حالی که این موضوع اشتباه است! بسیاری از اوقات بهتر است نگاهی به اطرافمان بیندازیم و ببینیم که برای درک زیبایی های دنیا، نیازی نیست که حتما به کشورهای دیگر مسافرت کنیم و بهتر است که به مکان هایی در زندگیمان برویم که تا کنون این مکان ها را ندیده ایم و در همین اطراف خودمان هستند!

او می گوید: "پاییز امسال، افرادی که می خواهند به عنوان توریست به این سرزمین مهاجرت کنند، با مشکلات مختلفی مواجه می شوند: آیا هنوز هم برنامه هواپیماها به آن ها برقرار است؟ آیا هنوز هم از کارت سلامتم می توانم استفاده کنم؟ آیا هنوز هم ID مرا قبول می کنند؟ و غیره. این ها سوالاتی هستند که در ذهن آن ها شکل می گیرند. کاری که ما باید بکنیم این است که باید به افرادی که در آمدن به این جا شک دارند، اطمینان بدهیم که هنوز هم می توانند به این جا بیایند و ما هنوز خوشآمد گوی آن ها می باشیم"

یک نظرسنجی که سال گذشته در هتل زنجیره ای تراولوج انجام شد نیز نشان داد که برکزیت دلیل مهمی بود که بسیاری از بریتانیایی ها به جای این که به کشورهای خارجی بروند، سعی کنند مکان های دیدنی همان بریتانیا را ببینند.
این نظرسنجی که به صورت پرسشنامه از 1500 نفر انجام گرفت، نشان داد که 12 درصد این افراد برنامه ریزی کرده بودند که تعطیلاتشان را در کشور خودشان بگذرانند. و بیشتر از نیمی از آن ها گفتند که دلیل این موضوع خروج بریتانیا از اروپا بوده است.
در زمان های روم باستان، بدون تردید چیزی به نام برکزیت وجود نداشت!
و یا خطوط هواپیمایی با بودجه های هنگفت وجود نداشتند و یا این شانس برای استفاده از قطارهای مخصوص اروپایی در پاریس نبود! ولی در آن زمان، جاده هایی وجود داشتند که بسیار خوشساخت و بسیار طولانی بودند که انگیزه سفر کردن را در ذهن رومیان باستان تقویت می کردند. آن ها می خواستند سفر کند تا ببینند که در آن سوی تپه ها چه چیزهای شگفت انگیزی ممکن است انتظارشان را بکشد. بنابراین این گونه بود که صنعت توریسم، کم کم تشکیل شد.
البته برخی از اندیشمندان و فیلسوفان رومی از این موضوع ناراحت بودند و دوست داشتند که مردم در درون مرزهای روم (که امروزه می توان گفت تقریبا همان مرزهای ایتالیا هستند) بمانند. آن ها فکر می کردند که اگر این مردم به خارج از مرزهای روم سفر کنند، ممکن است فرهنگشان تحت تاثیر قرار بگیرد و خراب شود. ولی برخی دیگر از فیلسوفان و اندیشمندان اصلا تحت تاثیر این قضیه قرار نداشتند و حتی برخی اوقات از آن ها حمایت هم می کردند و می گفتند که این کار آن ها را پخته تر می کن.
برخی از این اندیشمندان، از تعداد زیاد یونانی ها در روم شکایت می کردند. در برخی از متون تاریخی آمده است که برخی از سیاست مداران رومی از رفتن زنان ورای مرزها ممانعت به عمل می آوردند چون فکر می کردند که ممکن است آن ها خصوصیات مردانه پیدا کنند!
باید گفت که در حقیقت توریسم محلی در روم باستان گسترش پیدا کرد. بسیاری از ثروتمندان و حتی فقرا در فصل تابستان خانه های خود را ترک می کردند و به نواحی کنار دریاچه می رفتند و از مناطق اطراف آن دیدن می کردند و شهر باستانی پومپی (Pompeii) هم یکی از مناطق مهم جذاب برای این گردشگران باستانی بود. رومی ها همچنین به توسعه توریسم در بریتانیا هم کمک کرده اند و بهارهای زیبای شهر ""آکوا سولیس" (یا همان "بت" امروزه) را تبدیل به مکان هایی زیبا برای گردشگران می کردند.